دو قرار زير نوشته منصور حکمت در باره "مخاطرات احتمالى در جريان سرنگونى رژيم اسلامى" و "ملاحظاتى بر جايگاه بحث سناريوى سياه در تبليغات و تاکتيکهاى حزب" را مجددا منتشر ميکنيم. براى منصور حکمت که اين بحث را مطرح کرد، صورت مسئله "يا سرنگونى يا سناريوى سياه" نبود، بلکه اشاره به يک خطر، درک آن توسط کمونيسم و جنبش طبقه کارگر، تلاش براى نفى آن و عبور کمونيسم و راه حل کارگرى از چنين اوضاع احتمالى بود. مطالعه اين دو سند و خود بحث سناريوى سياه و سناريوى سفيد را به خوانندگان نشريه توصيه ميکنيم. سردبير.



قرار مصوب پلنوم دوم کميته مرکزى درباره :

مخاطرات احتمالى در جريان سرنگونى رژيم اسلامى

نظر به اينکه :
١ -  بروز يک دوره مشقت بار هرج و مرج و جنگ داخلى در جريان سقوط و اضمحلال رژيم ارتجاعى اسلامى يک احتمال واقعى است. با شدت گرفتن بحران اقتصادى و سياسى رژيم اسلامى، توجه جدى به اين مساله از اولويت ويژه اى برخوردار شده است .

٢ -  تلاش براى جلوگيرى از وقوع اين سناريوى سياه يک جزء مهم خط مشى تاکتيکى حزب کمونيست کارگرى در مبارزه براى سرنگونى رژيم اسلامى است .

کميته مرکزى حزب کمونيست کارگرى ايران تصويب ميکند که :

١ -  حزب کمونيست کارگرى بايد در تبليغات خويش هرچه بيشتر طبقه کارگر، توده مردم و افکار عمومى را با جوانب مختلف اين دورنما، فاکتورهاى دخيل در آن و ملزومات اجتناب از آن در سير سرنگونى رژيم اسلامى آشنا کند .

٢ - مبارزه اى هرچه همه جانبه تر و فشرده تر با افکار و آراء ارتجاعى و تعصبات سياسى و فرهنگى و همچنين، با دولت اسلامى و سازمانها و جريانات ارتجاعى و عقب مانده اعم از اسلامى، قوم پرست و ناسيوناليست، و فرقه هاى آوانتوريست و تروريست، که جامعه را به چنين پرتگاهى نزديک ميکنند بايد صورت بگيرد. حزب کمونيست کارگرى بايد علاوه بر نقد هميشگى خويش از دولت مرتجع اسلامى و جريانات ارتجاعى در اپوزيسيون، کمپين انتقادى جدى اى را نيز از اين زاويه عليه کليه آنها سازمان دهد .

٣ -  دفتر سياسى حزب کمونيست کارگرى بايد تلاش کند تا آن دسته از نيروهاى اپوزيسيون که براى سرنگونى رژيم اسلامى تلاش ميکنند و با اصل اجتناب از سناريوى هرج و هرج و جنگ داخلى توافق دارند، علنا، و ترجيحا مشترکا، به مجموعه اى از موازين سياسى و عملى در مبارزه خود عليه رژيم اسلامى و به اصول اساسى اى در قبال وضعيت پس از سرنگونى رژيم متعهد شوند. کميته مرکزى حزب کمونيست کارگرى معتقد است که تنها جايگزين شدن رژيم اسلامى با اوضاعى مبتنى بر وسيع ترين حقوق و آزادى هاى سياسى و مدنى و بازترين فرجه براى دخالت آزادانه مردم در صحنه سياسى و لغو هر نوع تبعيض در قوانين، ميتواند از سقوط جامعه به ورطه هرج و مرج و جنگ داخلى و از هم گسيختگى شيرازه جامعه مدنى بطور کلى جلوگيرى کند .

٤ -  کميته مرکزى، دفتر سياسى را موظف ميکند تا در اسرع وقت در سند جداگانه اى طرح اقدامات خويش براى اجراى اين مصوبه، و همچنين رئوس اصول سياسى اى را که تعهد به آن از نظر حزب کمونيست کارگرى ايران شرط ممانعت از وقوع سناريوى سياه در جريان سرنگونى رژيم مرتجع اسلامى است، در جزئيات تنظيم و تصويب کند و به اجرا بگذارد .

 

اولين بار در آذر ١٣٧٣، نوامبر ١٩٩٤، در شماره ١٦ انترناسيونال منتشر شد .

قرار دفتر سياسى

ملاحظاتى بر جايگاه بحث سناريوى سياه
در تبليغات و تاکتيکهاى حزب

 

طرح بحث سناريوى سياه و اهميت تلاش براى مصون داشتن مردم ايران از چنين دورنمايى با استقبال زياد مردم و توجه و عکس العمل جدى نيروهاى سياسى مختلف مواجه شده است. لازم است فعالين حزب درک روشن و واحدى از جايگاه اين مبحث در مجموعه سياستها و تاکتيکها و تبليغات حزب داشته باشند و بخصوص در مورد تفسيرهاى مختلف و بعضا نادرستى که ميتواند از اين بحث صورت بگيرد حضور ذهن داشته باشند. توجه به مباحثاتى که در نشريات حزب در توضيح جوانب مختلف اين مساله مطرح ميشود بسيار ضرورى است. دفتر سياسى نکات زير را مختصرا يادآورى ميکند :

١ -  طرح اين مبحث و در دستور گذاشتن پروژه هايى که صورت دادن حرکتى از طرف طيف وسيعترى از اپوزيسيون را مد نظر دارد نبايد از طرف فعالين حزب حمل بر کمتر شدن اولويت تلاش براى افزايش قدرت و نفوذ مستقيم خود حزب و يا متمايل شدن حزب به ورود به جبهه ها و اتحاد عمل هاى اپوزيسيون و يا کند شدن نقد حزب به جريانات ديگر تلقى شود. از نظر ما روشنى آينده سياسى ايران و امر برابرى، آزادى و سرنگونى رژيم اسلامى به کم مشقت ترين و انقلابى ترين شکل، با قدرت و نفوذ کمونيسم کارگرى در ايران و حزب کمونيست کارگرى بطور اخص رابطه مستقيم دارد. بيان روشن اختلافات فکرى و سياسى و برنامه اى حزب با ساير نيروهاى اپوزيسيون، ارائه و توضيح آلترناتيو کارگرى براى ايران امروز و فراخوان به جلب مستقيم بيشترين نيرو به حزب کمونيست کارگرى وظيفه تعطيل ناپذير و تخفيف ناپذير همه واحد ها و فعالين حزب است. در تحليل نهايى ابزار واقعى اجتناب جامعه ايران از يک سناريوى سياه نيز دقيقا وسعت نفوذ و قدرت اجتماعى اين حزب است .

٢ -  حث اجتناب از سناريوى سياه بحثى در مورد تشويق مسالمت جويى يا نهى از خشونت نيست. بحث بر سر تلاش براى منتفى کردن اين سناريو، اساسا از طريق رشد آگاهى و آمادگى مردم و منزوى کردن نيروهاى سناريوى سياه و در عين حال ايجاد آمادگى براى قدرتمند ترين دخالت کمونيستى در سطوح سياسى و نظامى براى ختم يک چنين وضعيتى در صورت وقوع آن است. بخش مهمى از پروسه کسب آمادگى حزب براى چنان شرايطى تامين ملزومات دخالت فعال حزب در يک اوضاع متشنج و بسيج نيروى مردم براى در هم کوبيدن جريانات مرتجع و سياه است. اين بايد در تبليغات حزب روشن باشد که حزب کمونيست کارگرى نه فقط نظاره گر چنين اوضاعى نخواهد بود، بلکه نيروى سازمان يافته و فعال در صحنه مبارزه سياسى و نظامى خواهد بود که براى به ميدان کشيدن مستقل صف طبقه کارگر و سوسياليسم کارگرى و پيروزى آلترناتيو کارگرى مبارزه ميکند .

٣ - تبليغات حزب پيرامون اين مساله بايد حزب را بعنوان يک جريان روشن بين و مسئول و آماده قبول مسئوليت به مردم بشناساند و بيشترين تعداد آنها را به پيوستن به حزب جلب کند. موضع حزب در قبال آينده سياسى ايران، همانطور که تا همينجا نشان داده شده است، يک نقطه قدرت جدى حزب براى کسب نفوذ وسيع مردمى و تبديل شدن به قطب تعيين کننده در کشمکشهاى سياسى دوره آتى در ايران است .

٤ - فشار حزب بر ساير نيروهاى اپوزيسيون براى نشان دادن توجه شان به اين مساله و اعلام آمادگى شان براى برداشتن گامهاى اثباتى براى سد کردن سناريوى سياه، بايد همچنان حفظ شود. به همين ترتيب افشاگرى حزب از جرياناتى که بنا به ماهيت سياسى و برنامه و اهدافشان به يک سناريوى سياه تعلق دارند نبايد متوقف شود .

٥ - در توضيح سناريوى سياه نبايد برجستگى زيادى به اختلاف و کشکمش قومى و ملى بعنوان يک رکن اين اوضاع داده شود. از نظر ما پيدا شدن و بالاگرفتن شکافها و اصطکاکهاى قومى ميتواند صرفا يک نتيجه تبعى و عارضه چنين اوضاعى و فعال شدن جريانات عقب مانده و عوامفريب باشد. اين تجسم که گويا جامعه ايران ائتلافى شکننده از اقوام و ملت هاست، واقعى نيست و بحثهايى که مساله آزادى و سرنگونى رژيم اسلامى را از سر ستم قومى و ملى و يا نياز به يک جامعه فدرال و غيره مطرح ميکنند از نظر ما نه فقط عقب مانده اند بلکه زمينه ساز خلق کشمکشهاى ملى و قومى بعدى خواهند بود. حزب بايد اين پروبلماتيک را منزوى کند و به حاشيه براند. حزب کمونيست کارگرى بايد از يک سو موضع اصولى خود را در قبال مساله کرد (رفراندم آزاد بر سر جدايى و توصيه باقى ماندن بعنوان شهروندان متساوى الحقوق) را به روشنى و صراحت طرح کند و جريانات شووينيست را که آماده قبول راه حل سياسى و مراجعه به آراء عمومى در کردستان نيستند بکوبد، و از سوى ديگر بحث حق تعيين سرنوشت "همه خلقها" ، کشور "کثير المله" و فدراليسم و غيره را بعنوان بحثهاى انحرافى، غير واقعى و مضر براى امر آزادى و رهايى در ايران رد کند. ما خواستار يک کشور آزاد غير قومى، غير ملى، غير مذهبى با يک قانون واحد براى همه ايم. براى دخالت اصولى با فرمولاسيونهاى دقيق در بحث مساله ملى در ميتينگها و آکسيونهاى مختلف لازم است رفقا مباحثاتى که در اين زمينه در نشريات حزب مطرح شده و خواهد شد را در ظرائف و جزئيات مورد توجه قرار بدهند .


دفتر سياسى حزب کمونيست کارگرى ايران
١٨ ژوئن ١٩٩٥